«یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه، آقای غریبم به دلت غم داری» دردِ بی مادری ای کاش دوایی می داشت فاطمیّه شده و اشک دمادم داری صاحبِ مجلس روضه، غم مادر دیدی بر درِ خانه ی خود، بیرق ماتم داری دردِ دل کن که نگویند غریبی آقا
بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری
دلِ یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری ؟
دل ، حسینیّه ی چشمان تو شد مولا جان
باز هم وقت عزا، یاد مُحرّم داری گاه در کوچه و گه کرب و بلا می گریی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری
امام زمان ارواحناه فداه فرمودند:
اگر شیعیان ما - که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خود موفق بدارد- در وفای به عهد و پیمان الهی اتفاق می داشتند و عهد و پیمان را محترم می شمردند، سعادت دیدار ما به تاخیر نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نایل می شدند.
|